، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

گل پسر مامان و بابا

شیطون نگو بلا بگو

  یه عکس فوق العاده از شیطنت های آرروین که بابا مثل یه عکاس حرفه ای شکار کرد پسرم این روزا هر کی که شما رو میبینه از من می پرسن که وقتی من و شما تو خونه تنهاییم چه طوری کنترلت میکنم .من هم در جواب میگم که خیلی سخته جدیدا آروین خیلی شیطون شده. مامانی اخه با این عکسی که بابا  در حال شیطونی ازت گرفته من چطوری ازت دفاع کنم بگم که پسمله ما اصلا شیطون نیست وخیلی هم اقاست الهی من دور سرت بگردم اخه شما رو فکس چی کار میکنی مامان جان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟   ...
25 شهريور 1392

پت و مت

ا   دوتا اقا پسر اوشگل دوتا فسقلی شیطون که اصلا با هم نمی سازن  سلطان آروین  گل پسر مامان بابا و سورنا خان اقای قند عسل هر دوتا تون وبه اندازه ی تمام دوست داشتن های دنیا دوست دارم و امیدوارم توی کتاب تقدیر بزرگ ترین موفقییت ها  برای هر دو تا تون ورق بخوره   ...
25 شهريور 1392

نقاشی

این عکس آروین خان که یه کمی با گوشی بابا روش کار کردیم و شده مثل یه نقاشی درد و بلات غصه هات به جونم مامانی. . .از بس که عزیزی گاهی به این فکر میکنم که زیادی دوست دارم پسرم. . . آ مثل آروین  , ع مثل عشق ,ک مثل کوچولو ,ز مثل زندگی , م مثل مامان آروین عشق کوچولوی زندگی مامان   ...
25 شهريور 1392

سفید کنار

مامانی مامان دیروز به مناسبت سالگرد ازدواجمون تصمیم گرفتیم دوباره بریم هتل سفید کنار انزلی . . . امسال شما هم مهمون ما بودی نفسم . . . بعد از ناهار خواستیم بریم عکس های قشنگ بگیریم که بارون شروع به باریدن کرد.از اون بارونهای شهریوری که نگو و نپرس. خلاصه یه چند تایی عکس گرفتیم وهر سه تایی هم خیس اب شدیم و برگشتیم. . . . روز قشنگی بود . . .به امید تکرار هر سال این روز و به امید اینکه سالهای سال شما و بابایی سالم و موفق تو تمام کارها و زندگیتون بلشید و من هم بلشم تا موفقیییت ها و خوشحالی های شما رو ببینم و ثبت کنم. هر دوتا تون و خیلی دوست دارم. . . ...
19 شهريور 1392

ستاره شبای تارم

پسرم ازدیروز تا حالا سینه خیز راه رفتن و کنار گذاشتی و دیگه چهار دست وپا راه میری.من و بابا هم همش نگران زانو های کوچولوتیم که رو سرامیک اذیت نشی. آروین هر روز شیرین تر از دیروز. . .   ...
18 شهريور 1392

شیطنت های همیشه و هر روز

آروین مامان این روزا خیلی  خیلی خیلی شیطون شدی نفسم از این طرف من خونه رو مرتب میکنم از اون طرف شما همه چیزو می ریزی به هم. تمام روز کارت  شده سرک کشیدن تو کمد  تو کشو میز  تو سبد رخت چرکا و خلاصه تمام چیزایی که هیچ ارتباطی بهت نداره مامان هم چهار چشمی حواسم بهت که طوریت نشه اینها صلا مهم نیست اروینم همین که یه کمی میخندی و برام به زبون خودت حرف میزنی یه دنیا ارزش داره عشق کوچولوی من تمام خستگیهام با یه خندیدنت به باد فراموشی سپرده میشه مامان همیشه عاشقته پسرم این چند تا عکس تا مدرکی باشه برای حرفهام ...
18 شهريور 1392

قیش قیش

آروین خان این مار سبز رنگ و که تو دستای من میبینی تنها عروسکی که میتونه سر شمارو برای 5 یا 10 دقیقه گرم کنه .  با هیچ کدوم از اسباب بازی هایی که داری مشغول نمیشی  عزیز دلم از بس که کنجکاو و شیطونی... ...
11 شهريور 1392