سفید کنار
مامانی مامان دیروز به مناسبت سالگرد ازدواجمون تصمیم گرفتیم دوباره بریم هتل سفید کنار انزلی . . . امسال شما هم مهمون ما بودی نفسم . . . بعد از ناهار خواستیم بریم عکس های قشنگ بگیریم که بارون شروع به باریدن کرد.از اون بارونهای شهریوری که نگو و نپرس. خلاصه یه چند تایی عکس گرفتیم وهر سه تایی هم خیس اب شدیم و برگشتیم. . . . روز قشنگی بود . . .به امید تکرار هر سال این روز و به امید اینکه سالهای سال شما و بابایی سالم و موفق تو تمام کارها و زندگیتون بلشید و من هم بلشم تا موفقیییت ها و خوشحالی های شما رو ببینم و ثبت کنم. هر دوتا تون و خیلی دوست دارم. . . ...
نویسنده :
مامان حدیث
13:49