، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

گل پسر مامان و بابا

بعد از مدت ها دوری

1392/12/7 19:39
نویسنده : مامان حدیث
349 بازدید
اشتراک گذاری

مامانی بعد از گذشت سه ماه دوباره سلام 

این چند وقت به هزار دلیل نتونستم وبلاگ شمارو به روز کنم که مهم ترینش شیطنت های شماست.

پسرم دیگه بزرگ شده الان 6تا دندون داره که سر در اوردن دندون نیش سمت راست سه شب و سه روز تب کردی اول فکر کردیم که مریض شدی دکتر هم رفتیم اما سر سه روز کاملا خوب شدی. تمام سه روز هم مادر جون پیش ما بود تا شما خوب شدی بعد رفت.

الان که 15 ماهت خوب خوبه خوب راه میری و میدوی گای در طول روز ماما میگی اینقدر که من و کلافه میکنی.به جز ماما کلمه های دیگه هم میگی مثل بابا دد نون هبوش(هویج) ابه جوجو و. . .

این روزا یاد گرفتی که واسه مامان بخندی اخم کنی الکی گریه کنی تازه هر جایی هم که پرچم میبینی شروع میکنی به سینه زدن    وقتی ازت میپرسم بابا چه طوری عطسه میکنه ادا در میاری و میگی اچچچکم

خلاصه حسابی لوس و شیرین تر شدی نفسم 

تو خونه هم تمام روز به من چسبیدی وتا ازت می خوام که یه کم ازم فاصله بگیری یه بوس خوشمزه به مامان میدی و منم که گوشام دراز. . .

 

پسر گلم . . .زندگی من. . .روز و شب من. . . روز های سخت ساعت های خستگی تنها با یه لبخند تو از یادم میره

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)